John Woods

و نمرات بالا دوره های اکادمیکی که داشت تصمیم به انتقال او به جوخه براوو گرفت که بعد از گذشت چندین هفته او با دوستانی مانند الکس ادامز & اوارد شریدن & دیگو مککوی & دواین کارتر که توسط ناخدا انتخاب شده بودند آشنا شد و انگار که خوانواده ای او همیشه دوست داشت داشته باشد را پیدا کرد. او و بقیه افسر ها مشغول به کار و تمرین های فشرده برای هماهنگی بیشتر تیم کردند و در سال بعد جان در اولین عملیات مشترک فشرده خود حضور پیدا کرد او به همراه هم تیمی های خود یعنی الکس ادامز & اوارد شریدن & دیگو مککوی & دواین کارتر در سال ۲۰۰۳ در ۱۷ ام ماه جون به اولین عملیات خود یعنی (Operation Iraqi Freedom) ازاد سازی عراق به همراه تیم براوو از پایگاه اصلی سن دیگو به همراه ۶ کشتی دیگر از جمله چند ناو از ناوگان هفتم و تیم پشتیبانی لجستیکی ۳ و گروهان شناسایی هنگ ۷۵ تکاوران و گروه توسعه جنگاوری ویژه نیروی دریایی به فرماندهی ویژه ژنرال مایکل ریپاس به سمت پایگاه کویت حرکت میکنن که از طریق کویت وارد عراق شده و با گروه تروریستی داعش مبارزه کنن. این عملیات برای او که افسر ویژه کنترل عملیات این عملیات مشترک بود و تیم براوو موفقیت امیز بود و توانستن با کمک یک دیگر و جان فشانی ها و تلاش های زیادی که او و تیمش از خود نشان دادند عراق را ازاد کنن ولی در فاز سوم عملیات گروهان شناسایی هنگ ۷۵ تکاوران با تلفات سنگینی رو برو شد و این اولین صحنه تلخ برای جان بود ودر تاریخ ۲۶ جولای در سال ۲۰۰۴ او و همکارانش به سن دیگو بازمیگردن. دومین عملیاتی که جان توش حضور پیدا میکنه ( || Operation Iraqi Freedom) ازاد سازی عراق دوم که در سال ۲۰۰۴ در ماه جون بود.که این عملیات در سال ۲۰۰۴ در ماه جون از پایگاه سن دیگو شروع میشه و به سمت پایگاه کویت حرکت میکنن که محمات کافی برای مبارزه دیگر با گروه تروریستی داعش فراهم کنند. در راه بازگشت از این عملیات که به سمت فالوجاه بود به دلیل کیمن کردن یکی از تیم های گروهک داعش یک درگیری سنگین بین تیم براوو و داعش اتفاق می افتد که جان در این عملیات برای باری دیگر از خود جان گذشتگی زیادی نشان میدهد که در این درگیر افسر کارتر زخمی شده و تیم براوو با کمک تیم اکو و اسکادران ۲۴ تاکتیک‌های ویژه نیروی هوایی (ملقب به نیروی رزمی سفید) از فالوجاه خارج شده و با سمت کویت باز میگردن.

اخرین عملیاتی که جان در او حضور داشت و شرایط اصلا به وفق مراد جان نبود عملیات(Operation Red Wings) بود که او در این عملیات هم نقش افسر ویژه هماهنگ کننده عملیات و تیم های عملیاتی بود و پل ارتباطی با سنتکام(centcom)در این عملیات جان دو تن از دوستان و هم رزم های خودش را در شرایطی شخت و دشوار از دست میدهد که این قضیه شوک بزرگی در زندگی او بود.در این عملیات که در افعانستان وجود داشت .قرار بود تیم براوو به همراه تیم اکو و الفا با پشتیبانی اسکادران ۲۴ تاکتیک‌های ویژه نیروی هوایی از سه جهت مختلف در افغانستان (حوالی شهر هرات)به منطقه ورود کنن و تجمع گروه طالبان را از بین ببرند که این کار به دلیل وجود منطقه کوهستانی خیلی دشواد و سخت بود و در این عملیات که در سال ۲۰۰۵ بود هنگامی تیم های عملیاتی در فاز دوم عملیات بودند و جان در حال صحبت با پل فرماندهی و اسکاتران هوایی برای پشتیبانی و دریافت دستورات جدید بود افسر مککوی و افسر کارتر که در حوالی جان بودند با اصابت راکت دستی بازووکا به نفربر مستقر در کنار آنها و راکت های ضد نفر ار پی جی که توسط تروریست ها در حال پرتاب بود زندگی خود را از دست میدهند و دیدن این صحنه در روحیه جان تاثیر زیادی گذاشت و تیم براوو و بقیه تیم های عملیاتی به همراه افراد و جان باختگان خود به سوی پایگاه کویت و بعد به سن دیگو حرکت میکنند و در پی این جریانات و فروپاشی جوخه براوو جان هم به مانند دوستان خود پس از مراسم دو دوست و همکار خود که آنها را مانند خانواده خود میدانست با افسر شریدن و دوستان خود تصمیم به جدا شدن از نیروی دریایی و بازگشت به ایالت خود گرفت تصمیم گرفت در شرکت های خصوصی امنیتی مشغول به کار شد و پس از گذشت دو سال در سال ۲۰۰۷ جان به دلیل اعتقاداتی که داشت تصمیم به جدا شدن از آن شرکت و ورود به اکادمی پلیس ایالت شیکاگو گرفت.

پس گذشت دوره های پلیس اکادمی و کسب نمرات بالا در اکادمی خود او توسط دفتر مرکزی پلیس ایالت شیکاگو به اداره پلیس جنوب شهر شیکاگو (۴th District – South Chicago)با درجه P.O2انتقال داده شد و در انجا مشغول کار شد. جان در انجا هم از خود قابلیت خوب و از جان گذشتگی زیادی نشان داد و به درجه P.O3 رسید اوهمواره مورد توجه فرماندهان خود بود او تصمیم گرفت دوست و همکار قدیمی خود ادوارد شریدن را ترغیب کند که او هم به اکادمی پلیس وارد شود و در این کار هم موفق بود بعد از گذشت حدود دو سال او از فرمانده و دوست قدیمی خود مارتین گری تماسی دریافت کرد و متوجه شد دوستش در نیروی ضربت پلیس ایالتی فلوریدا [State Police S.E.B ] مشغول است و دوستش گری قصد دارد تیم قبل خود را برای باری دیگر در کنار هم جمع کند که این نقطه عطفی در روحیه و زندگی جان بود چرا که او برای بار دیگر اعضای خانواده خود را میدید و همه در یکجا قرار بود کار کنند. بعد مدتی دوستش مارتین با جایگاه و لابی که داشت موفق شد او و افسر شریدن را از شیکاگو به به پلیس ایالتی فلوریدا انتقال دهد و او برای بار دیگر با دوستان و خانواده خود مواجه شد و با تیم خود مشغول به حل کردن پروندهای نیروی ضربت پلیس ایالتی شدند جان باز هم از خود استعداد های خوبی نشان داد و موفق به دریافت درجه Corporal(P.O3+1) از طرف رییس پلیس ایالتی فلوریدا شد بعد از گذشت چند سال کار در پلیس ایالتی سرانجام در ۲۰۱۵ مارتین گری توسط سناتور ایالت فلوریدا؛ به مقام کلانتر شهرستان لیک منصوب شد. در پی این اتفاق جان و هم تیمی هایش( افسر الکس آدامز & ادوارد شریدن و فرمانده تیم یعنی مارتین گری) همگی به اداره شریف شهرستان لیک انتقال داده شدند و در انجا مشغول به کار شدند. پس از گذشت چندین سال خدمت در اداره شریف شهرستان لیک سال ۲۰۲۵ جان بنا به در خواست کمیسر ” برایان اوکانر” جهت تکمیل کمبود نیروی متخصص در شریف ایالت سن آندریاس، به اداره شریف لوسانتوس به همراه تیم خود منتقل شد.